السلام علیک یا صاحب الزمان

❣ #سلام_امام_زمانم❣

??السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ سَلامَ مُخْلِصٍ لَكَ فِى الْوَِلايَةِ…

??سلام بر تو اى مولاى من سلام و تحيت خالصانه با ايمان به ولايت و امامت تو..
?✨?✨

سلام بر تو از سوی قلبی، که جز تو در آن راه ندارد!
بپذیر سلام کسی را که قلبش، خانه محبت توست
و چشمهایش مشتاق دیدار تو… ?

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

شعار سال ۱۴۰۰

????????

??????

???

?

?

? آغاز سال ۱۴۰۰  سال مزین با شعار « سال تولید؛ پشتیبانی ها و مانع زدایی ها» بر شما بزرگوار و خانواده محترم مبارک
آرزوی سالی سرشار از خوشی و عافیت
?سال نو مبارک? 
???‌

??????

?????????

خدایا کاری کن 

مولا علی علیه السلام
.. اللهم اجعل نفسی اول کریمه تنتزعها من کرائمی؛

خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد، که از من می‌گیری؛

نکند قبل از این که جانم را می‌گیری،

انصافم گرفته شده باشد، شرفم، عدالتم، راستگویی و ادب و دیگر مکرمت های اخلاقی ام گرفته شده باشد

و تفاله‌ای شده باشم که تو جانم را می‌گیری.

خدایا از میان چیزهای شریف، اولین چیزی را که می‌گیری، جانم باشد و وقتی می‌میریم شرفم، صداقتم، عدالتم، شفقت و عشق‌ورزی به انسان‌ها در من سر جایش باشد..

حکایت پند کوتاه پدر چوپان

#حکایت
شماره۳
?پند کوتاه پدر چوپان!
چوپانى پدر خردمندى داشت. روزى به پدر گفت: «اى پدر دانا و خردمند! به من آن گونه كه از پيروان آزموده انتظار مى رود يك پند بياموز!»

پدر خردمند چوپان گفت: «به مردم نيكى كن، ولى به اندازه، نه به حدى كه طرف را لوس كند و مغرور و خيره سر نمايد.»
#داستان #مشاوره #نصیحت #پند
مشاوره و مطالب بیشتر در :

??????

https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7

حکایت پنجره و آینه

.:

#حکایت 
?شماره ۲

 

? پنجره و آینه
جوان ثروتمندی نزد یک روحانی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. روحانی او را به کنار پنجره برد و پرسید: پشت پنجره چه می بینی؟ جواب داد: آدم‌هایی که می‌آیند و می‌روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می‌گیرد.
بعد آینه‌ی بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در این آینه نگاه کن و بعد بگو چه می‌بینی؟  جواب داد: خودم را می‌بینم. دیگر دیگران را نمی‌بینی!

آینه و پنجره هر دو از یک ماده‌ی اولیه ساخته شده‌اند، شیشه. اما در آینه لایه‌ی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی‌بینی. این دو شی‌ شیشه‌ای را با هم مقایسه کن.

وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می‌بیند و به آنها احساس محبت می‌کند. اما وقتی از نقره (یعنی ثروت) پوشیده می‌شود، تنها خودش را می بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش نقره‌ای را از جلو چشم‌هایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوست‌شان بداری.
مشاوره و مطالب بیشتر در :??????

https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7

حکایت برتری هنر بر ثروت

#حکایت
?شماره ۱

 

?برتری هنر بر ثروت
حكيم فرزانه اى پسرانش را چنين نصيحت مى كرد: عزيزان پدر! هنر بياموزيد، زيرا نمى توان بر ملك و دولت اعتماد كرد، درهم و دينار در پرتگاه نابودى است، يا دزد همه آن را ببرد و يا صاحب پول، اندك اندك آن را بخورد، ولى هنر چشمه زاينده و دولت پاينده است، اگر هنرمند تهيدست گردد، غمى نيست زيرا هنرش در ذاتش باقى است و خود آن دولت و مايه ثروت است، او هر جا رود از او قدرشناسى كنند و او را در صدر مجلس جا دهند، ولى آدم بى هنر، با دريوزگى و سختى لقمه نانى به دست آورد.
مشاوره و مطالب بیشتر در :??????

https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7